
کتاب هشت کتاب سهراب سپهری انتشارات ایرمان
۳۱۶٬۰۰۰ 74%
۸۱٬۰۰۰ تومان
موضوع: ادبیات
مولف: سهراب سپهری
ناشر: نیک فرجام
سال انتشار: 1401
تعداد صفحه: 264
نوع جلد: شومیز
نوع کاغذ: بالک
درباره شاعر
کمتر کسی را میتوان یافت که حداقل یکی از اشعار سهراب سپهری را نشنیده باشد. نام سهراب با فرهنگ و ادبیات ما درهم آمیخته شده است. سهراب سپهری نگاهی متفاوت به زندگی و حتی مرگ داشت، و این نگاه در اشعارش به خوبی پیداست. با خواندن کتابهای این شاعر گرانقدر، فلسفهای عمیق را با زبانی لطیف و زیبا درک خواهیم کرد.
سهراب سپهری، در ۱۵ مهرماه ۱۳۰۷، در قم، به دنیا آمد. پدربزرگش میرزا نصرالله خان سپهری نخستین رئیس تلگرافخانهی کاشان بود. پدرش اسدالله و مادرش ماه جبین نام داشتند که هر دو اهل هنر و شعر بودند. پدرش نیز کارمند اداره پست و تلگراف کاشان، اهل ذوق و هنر بود.
وقتی سهراب خردسال بود، پدر به بیماری فلج مبتلا شد و در سال ۱۳۴۱ درگذشت. مادر سهراب نیز که اهل شعر و ادب هم بود، در خرداد سال ۱۳۷۳ درگذشت. منوچهر سپهری، برادر ارشد سهراب و تنها برادر وی که همبازی دوران کودکی سهراب بود نیز در سال ۱۳۶۹ درگذشت. او سه خواهر به نامهای همایوندخت، پریدخت و پروانه داشت.
درباره کتاب
این کتاب شامل هشت دفتر به نامهای «مرگ رنگ»، «زندگی خوابها»، «آوار آفتاب»، «شرق اندوه»، «صدای پای آب»، «مسافر»، «حجم سبز» و «ما هیچ ما نگاه» است.
قطعهای زیبا با نام سراب از این کتاب را باهم بخوانیم:
آفتاب است و بیابان چه فراخ
نیست در آن نه گیاه و نه درخت
غیر آوای غرابان، دیگر
بسته هر بانگی از این وادی رخت.
در پس پردهای از گرد و غبار
نقطهای لرزد از دور سیاه
چشم اگر پیش رود، میبیند
آدمی هست که میپوید راه.
تنش از خستگی افتاده ز کار
بر سر و رویش بنشسته غبار
شده از تشنگیاش خشک گلو
پای عریانش مجروح ز خار.
هر قدم پیش رود، پای افق
چشم او بیند دریایی آب
اندکی راه چو میپیماید
میکند فکر که میبیند خواب.